بررسی آمارهای جهانی نشان میدهد که تولید جهانی مبلمان پس از چند سال بهبود، در سال 2015 روند رو به کاهشی را برای خود ثبت کرد. اما در این میان وضعیت تولید مبلمان در آسیا نسبت به سایر بخشهای جهان بهتر ارزیابی شد. توجه بسیار بالای تولیدکنندگان مبلمان آسیایی به مقوله صادرات، سرمایهگذاری به منظور بهبود فرآیند طراحی، تأمین مواد اولیه، مهارتها و خلاقیتها و حمایتهای دولت سبب شده که آسیا از وضعیت قابل قبولی در تولید و تجارت مبلمان برخوردار باشد. در ادامه توجه شما را به ارائه گزارشی از وضعیت فعلی تولید مبلمان در آسیا و روندهای تأثیرگذار بر بهبود تجارت آن جلب میکنیم.
از سال 2010 تا 2014، تولید جهانی مبلمان دائماً در حال افزایش بوده و تقریباً از میزان 340 میلیارد دلار به 415 میلیارد دلار رسید. اگر چه میزان تولید در این سال به بالای 400 میلیارد دلار رسید اما بررسیها نشان میدهد که تولید جهانی مبلمان در سال 2015 کاهش یافته است. چشمانداز کلی بازار و تولید مبلمان در آسیا نیز از رشد آهسته این صنعت طی سالهای آینده خبر داده است.
به هر حال، نتیجه این کاهش احتمالاً افزایش رقابت و فشار بر روی قیمتها است. منطقه آسیا- اقیانوسیه (از جمله کشورهای هند، کره و ژاپن) در سال 2015 رقمی برابر با 55 درصد از تولید جهانی مبلمان را در مقابل سهم 26درصدی اروپا و سهم 14درصدی امریکا، به خود اختصاص داده است. این موضوع نشاندهنده ماهیت پویای اقتصاد آسیا و کارآفرینان آن و همچنین رشد جمعیت در این منطقه است.
ارزیابی شرایط کنونی صنعت مبلمان در آسیا
شکل1- نمودار تولید جهانی مبلمان در سال 2015
از سویی برآوردها نشان میدهد که تجارت بینالمللی مبلمان، کمتر از یک سوم کل تولید، که کمتر از تقاضای بازارهای داخلی است و فشار زیادی را در گرفتن تولید و بازاریابی متحمل میشود، است.
ارزیابی شرایط کنونی صنعت مبلمان در آسیا
شکل2- نمودار تجارت بینالمللی مبلمان از سالهای 2010 تا 2017
وضعیت فعلی تولید مبلمان در آسیا
برای شروع لازم است که به تعریف و بررسی برخی از مسائل کلیدی در این بخش بپردازیم:
ظرفیت تولید
از آنجا که بسیاری از تولیدات مبلمان آسیا توسط شرکتهای خصوصی صورت میگیرد، ظرفیت تولید فقط از طریق امور مالی محدود میشود که به ترتیب اهمیت سودآوری توسط خود شرکتها، سرمایهگذاران و یا بانکداران تعیین میشود.
رشد در بازارهای جهانی مبلمان در دراز مدت باید زمینههای اعتماد را در شرکت ایجاد کند، اما به نظر من تعداد زیادی از شرکتهای تولیدکننده مبلمان در معرض خطر ارائه محصولات بیش از حد ارزان و رفتن به سمت صنعت تولید مبلمان پارچهای و محدود کردن سوددهی خواهند بود. کاهش تولید در سال 2015 ممکن است یک افزایش ظرفیت موقتی و همچنین کاهش تقاضا را که از عوامل تهدیدکننده سودآوری هستند، نشان دهد.
تأمین مواد اولیه
تأمین مواد اولیه به خصوص در مورد چوب بسیار مهم و پیچیده است. چوب مانند نفت است؛ برخی از کشورها آن را دارند و بعضی دیگر این ماده را ندارند، اما همه کشورها از آن استفاده میکنند. اما مشکل اصلی در خصوص این محصول آن است که تعداد کمی از کشورها دارای چوبهای خوبی هستند که برای تولید مبلمان مناسب است. کشورهای جنوب شرقی آسیا در زمره کشورهایی قرار میگیرند که از چوب مناسبی برای بازارهای مبلمان برخوردار نیستند بههمین دلیل واردات چوب ممکن است در این کشورها گزینهای بسیار مهم باشد.
از سویی دیگر میتوان بیان کرد که امریکا احتمالاً در بهترین موقعیت از نظر دارا بودن منشأ پایدار تأمین مواد اولیه چوب پهنبرگان برای مبلمان قرار دارد، درحالی که منابع تأمینکننده مواد اولیه مبلمان در چین پایدار نیستند و کوتاه است و به احتمال زیاد بهرغم برنامههای عظیم کاشت، تا چند دهه دیگر این منابع به پایان خواهند رسید.
پایه مهارتهای ملی
همانطور که همه میدانند، اساس و پایه مهارت در کشورهای خودکفا از نظر نیروی کار (اندونزی) و کشورهای وابسته به نیروی کار خارجی (مالزی و تایلند) بسیار متفاوت است، که میتواند یک عامل بسیار محدودکننده برای تولید باشد. اندازه جمعیت به تنهایی نمیتواند لزوماً نشاندهنده درستی مهارتها باشد. از این نظر، کشور هند ارزش بررسی را دارد. بهبود در فناوری و بهرهوری برای کاهش هزینهها اغلب فقط باعث افزایش رقابت میشود.
دخالت دولت
دخالت دولت در آسیا موضوع بسیار مهمی است و در کشورهای مختلف با هم فرق دارد. سنگاپور و ویتنام دو نمونه از کشورهایی هستند که دولت از صنعت مبلمان در آنها حمایت کرده و این صنعت را مورد تشویق قرار داده است.
مسائل مربوط به طراحی
در اینجا یک مسأله وجود دارد که در حال حاضر در حال تغییر است. در ده سال گذشته پرسش پیرامون طراحی مبلمان در صنعت مبلمان آسیا به یک موضوع داغ در سرتاسر آسیا بهویژه از طرف مقامات دولتی، به منظور بهبود قابلیت طراحی در صنعت مبلمان به عنوان یافتن راهی برای بهبود صادرات و بدست آوردن سهم بازار، تبدیل شده است.
البته طراحان میتوانند از خارج از کشور به کار گرفته شوند، همانطور که یکی از برنامههایی که کشور مالزی در زمینه صنعت مبلمان انجام میدهد، اما باید هدف اصلی ایجاد یک شرایط خوب و رو به رشد داخلی برای طراحان آسیایی مد نظر قرار گیرد.
این موضوع، یک فرآیند طولانیمدت است که با آموزش و تعلیم شروع میشود اما اغلب در بیش از یک جنبه خاص دچار تزلزل است که منجر به شکست و عدم موفقیت بسیاری از دستاندرکاران حوزه صنعت مبلمان میشود، شکست بسیاری از بازیکنان صنعت به تعامل است. طراحان جوان میتوانند طراحی کنند و مفاهیم جدیدی را ایجاد کنند، اما اگر امکانات لازم برای اجرای طرح و بهبود طرحهای اولیه فراهم نشود، این طراحان ممکن است نتوانند هرگز پیشرفتی رو به جلو داشته باشند. طراحی مبلمان فقط در مورد مفاهیم نیست.
نمونههای اولیه بسیاری از مواردی که در مسابقات طراحی مشاهده میشود، به علت نبودن امکانات تولید و مشاوره توسط صنعت، ضعیف است، هر چند موارد استثنای بسیار پرارزشی نیز در بین آثار طراحی دیده میشود.
یکی از مزایای کلیدی استفاده از طراحان داخلی برای تولیدکنندگان آسیایی این است که با استفاده از طراحان وطنی، با راضی نگهداشتن مصرفکنندگان داخلی و افزایش گرایش آنها به سمت مبلمانی که دارای سبک آسیایی است، باعث گسترش این نوع مبلمان شوند، نه اینکه مبلمانی را روانه بازار کنند که تقلیدی از طرحهای غربی است. نکته مهمتر این است که به منظور توسعه تجارت بین کشورهای آسیایی نیاز به طراحان داخلی افزایش مییابد، مانند صادرات از مالزی به چین که برای توسعه آن نیاز به طراحان آسیایی افزایش خواهد یافت.
وضعیت بازار مبلمان برای تولیدکنندگان آسیایی
امروزه هر اظهار نظری در مورد وضعیت بازارهای مبلمان، به ناچار به صورت ذهنی و از روی حدس و گمان شده است.
زندگی در جهانی با ابهامات بسیار، جنگ درخاورمیانه، نتایج جهانی انتخابات مهم ریاست جمهوری در امریکا، آینده انتخابات در فرانسه و آلمان، مشکلات خروج انگلستان از اتحادیه اروپا برای رهبران اتحادیه اروپا، اختلافات در دریای چین جنوبی، تنشهای هستهای در کره، قدرتنمایی روسیه در شرق اروپا، رکود اقتصادی در برزیل و عدم قطعیتهای بزرگ در نرخ بهره و مانورهای مالی توسط بانکهای مرکزی و موضوع سیاستهای مالی از جمله مواردی هستند که این اظهارنظرها و پیشبینیها را بسیار سخت میکند.
بنابراین دیگر هیچ تولیدکنندهای نباید تعجب کند که چرا مصرفکنندگان اینقدر نسبت به مسائل آگاه شدهاند و در اینجا دولتها هستند که باید نقشی اساسی را ایفا کنند. پس به یاد داشته باشید که آنها میتوانند محرکان بزرگی بهعنوان خریدارانی در بازارهای مبلمان بنیادی و پروژههای زیرساختی مانند مدارس، بیمارستانها و ... باشند.
با این وجود برخی از نقاط قوت در بازار مبلمان بهویژه در چین و امریکا وجود دارد. رشد طولانیمدت مصرفگرایی و شهرنشینی در چین بهرغم آنچه که رسانهها در مورد کاهش رشد اقتصادی میگویند مثبت باقی میماند. بیشتر کشورها واقعاً دوست دارند که رشد بازاری مانند آنچه که در چین وجود دارد داشته باشند، یک بازار بزرگ داخلی که زیربنای تولید خود را تقویت میکند. در همین حال در امریکا تمام شاخصهای اقتصادی در دولت این کشور نشان داده است که چه در بخش ساخت مسکن و چه در بخش بازسازی و نوسازی آن دارای بدترین وضعیت است. وضعیت اقتصادی در این دو بخش تأثیر به سزایی در بازار مبلمان دارد.
بازارها، البته، پیچیده هستند و از نظر حوزه کاری در گروههای مختلف (مسکونی، شرکتها، اوقات فراغت، نهادی، قرارداد و غیره) قرار میگیرند. از نظرکیفیت نیز دستهبندی کیفیت پایین، متوسط و بالا را دارند. راهحلی که برای موفقیت در یافتن بازار میتوان ارائه داد، درک صحیح گرایشات بازار و حتی فرآیند برندسازی است. به عنوان مثال، درک افزایش نیاز به صرفهجویی در فضا و استفاده از مبلمان کوچک در آپارتمان و ادارات، و یا درک مزایای مبلمان "هوشمند" در بخشهای خاص، ممکن است بسیار مهم باشد. به همین میزان مهم است که درک درستی از زمان صحیح فروش مبلمان نیز وجود داشته باشد، مگر هنگامی که فروش تنها به علت قیمت باشد.
مثالهای خوبی از تولیدکنندگان اروپایی که موفق به حرکتی صحیح و رو به جلو که به دنبال به روزکردن تولیداتشان هستند، وجود دارد. در حال حاضر گرایش به مد در بازارهایی مانند اندونزی نیز اتفاق افتاده است. بازار دیگری که روند کاهش قابل توجهی را نشان داده است بازار مصرف چوب در برخی از فضاها است. چوب در سالهای اخیر به علت تغییرات ایجاد شده در مواد و مصالح مورد استفاده در ساختمان و طراحی و مد، در فضاهای خارجی ساختمان، باغ و بخش گلخانه کمتر مورد استفاده قرار میگیرد. این ویژگی بر روی برخی از تولیدکنندگان چوب ساج اندونزی و مبلمان چوبی خارجی ویتنام مرکزی تأثیر منفی داشته است.
چالشهای کاملاً متفاوتی در بازار وجود دارد که صنعت مبلمان با آن روبرو است که میتوان به قوانین جدید (قانونی بودن و پایداری)، استانداردهای فنی جدید (انتشار VOC و توکسین)، مقررات ایمنی (قابلیت اشتعال) و زیست محیطی اشاره کرد.
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان چین کلیدی ارزشمند برای بسیاری از تولیدکنندگان مبلمان در آسیا است. موقعیت مکانی و زبان از جمله مزایای این کشور است، اما وسعت بازار، استانداردها و آرمانهای در حال رشد و پیشرفت، نقش اصلی را در این پیشرفت بازی میکند.
عدم درک دلیل نگرانی از مسائل زیستمحیطی در تأمین مواد اولیه در صنعت مبلمان، ممکن است همانطور که چین با قوانین جنگل و مقررات واردات، حرکت به جلوی خود را در این صنعت انجام میدهد، موقتی باشد.
بسیاری از کشورهای آسیایی در حال حاضر به تجارت درون آسیایی توجه دارند. ایالا امریکا قطعاً یک بازار بسیار مهم برای مبلمان ساخته شده در آسیا باقی خواهد ماند و قدرت دلار امریکا در برابر ارزهای آسیا به پیشبرد این وضعیت کمک خواهد کرد و اما بعید است که هند به یک تولیدکننده مهم مبلمان درجه یک و متوسط تبدیل شود. بنابراین کشورهای تولیدکننده مبلمان متوسط، فرصتهای بازار را به دیگر تولیدکنندگان آسیایی میدهند. وضعیت اروپا در چند سال آینده به ناچار در قسمتهای مختلف آن، متفاوت خواهد بود، اما کشورهایی که بهطور تأثیرگذاری تولید مبلمان خود را متوقف کردهاند، از جمله انگلستان، هنوز هم فرصت ارائه مبلمان به تولیدکنندگان آسیایی را خواهند داد.
سطح فعلی مهاجرت در سراسر اروپا ممکن است باعث ایجاد تحریکاتی در بازار خرید مبلمان شود. وضعیت بازارهای خاورمیانه و شمال آفریقا - از مناطق جنگزده گرفته تا کشورهای نفتخیز مانند عربستان سعودی- بسیار متفاوت خواهد بود. اما کاهش میزان گردشگری پس از جنایات در تونس و مصر، منجر به رکود اقتصادی شده است. بازارهای استرالیا نیز نیازمند بهبود قیمت کالا هستند. چین نیز بهعلت ویژگیهایی که در این مقاله به آن اشاره شد، نقشی کلیدی در صنعت مبلمان آسیا دارد. در نتیجه باید گفت که به نظر میرسد وضعیت فعلی تولید مبلمان و بازارهای آن در آسیا، بهتر از هر منطقه دیگر در جهان باشد.